Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-04-28@11:03:58 GMT

سه پیشنهاد باهنر برای حل مسائل کنونی کشور

تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۱۵۹۸۹

سه پیشنهاد باهنر برای حل مسائل کنونی کشور

آفتاب‌‌نیوز :

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه برخی‌ها تصور می‌کنند در کشور نباید رقابت سیاسی باشد، گفت: امام (ره) رقابت سیاسی در درون نظام را کاملاً به رسمیت شناخت و قبول کرد. برخلاف نظر بعضی دوستان که فکر نظام را باید یک‌دست کرد و رقابت سیاسی نباید باشد.

همزمان با چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، برخی چهره‌های اثرگذار نظام اسلامی و بازیگران عرصه سیاست در حسینیه جماران، میهمان برنامه «حضور» هستند تا به واکاوی اندیشه‌های امام روح‌الله در حوزه‌های مختلف بپردازند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در برنامه اول از مجموعه «حضور» درباره قاطعیت حضرت امام خمینی (ره) با «محمدرضا باهنر» صحبت به میان آمده است.

نمایندگی هفت دوره مجلس شورای اسلامی و عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام در کارنامه باهنر به چشم می‌خورد. علاوه بر این، وی برادر شهید محمدجواد باهنر، یکی از افراد تأثیرگذار و از شهدای انقلاب اسلامی است. وی از گذشته و حال انقلاب، گفتنی‌های زیادی دارد. برخی‌ها معتقدند نظرات او درباره آینده نظام و کشور، مورد توجه واقع می‌شود.

قبل از مسئولیت‌پذیرفتن ببینم اصلا توانایی انجام آن را داریم؟
باهنر در این گفتگو با نقد میزان التزام عملی بازیگران عرصه سیاسی کشور به سیرت و منش سیاسی حضرت امام (ره) بیان داشت: جمله‌ای از حضرت امام (ره) داریم که فرمودند «اگر به من خدمتگزار بگویید، بهتر از آن است که رهبر بگویید». باید در این غور کنیم تا بفهمیم حضرت امام چه می‌گوید. این یعنی وقتی چند میلیون رأی می‌گیریم، تصور نکنیم که رئیس و ارباب مردم شده‌ایم. خاطرمان باشد که امام (ره) گفتند ما خدمتگزار مردم شده‌ایم.

وی ادامه داد: قبل از انتخابات مجلس یازدهم، حضرت آقا در یکی از بیاناتشان یک جمله خیلی تکان‌ دهنده‌ای داشتند. ایشان فرمودند مسئولیت گرفتن در جمهوری اسلامی وبال گردن است ـ مضمون صحبت را بیان می‌کنم ـ هر کس می‌تواند باید فرار کند؛ مگر اینکه تکلیف شرعی شود و برای او متعین شود؛ در این صورت بر او واجب است که مسئولیت را بپذیرد. من تعجب می‌کنم که این همه آدم، هول و ولا دارند که به مجلس بیایند و وزیر و مسئول بشوند.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره چرایی فاصله گرفتن مسئولان از دیدگاه‌ها و خط مشی امام روح‌الله گفت: هر کسی ممکن است بتواند به دیگران حق و ناحق بگوید اما به وجدان خودش نمی‌تواند. واقعا به وجدان خودمان برگردیم ببینیم ما که این مسئولیت را پذیرفته‌ایم، توانمندی و علم و تخصص آن را داریم و می‌توانیم آن را به درستی انجام دهیم یا نه. البته تأکید می‌کنم که منظور من فرار از مسئولیت نیست.

اغتشاشات تمام شد؛ اعتراضات مردم فراموش نشود
باهنر با اشاره به وقایع اخیر کشور، با بیان اینکه بعد از فروکش کردن اغتشاشات، نباید گله‌ها و اعتراضات مردم را فراموش کنیم، اظهار داشت: این اغتشاشات هم ظاهراً دارد تمام می‌شود اما یکی از بی‌هنری‌های ما این است که وقتی اغتشاش ساکت می‌شود، فکر می‌کنیم مسئله حل شده است در حالی که مسئله حل نشده، مسئله موقتاً تمام شده است. باید ببینیم آن نارضایتی‌هایی که در داخل کشور هست، چیست که باعث این حرف‌ها و این اعتراضات شده است.

وی تصریح کرد: حوادثی که این روزها شاهدش بودیم، از آن بدترش را بعد از انقلاب دیده‌ایم و کم هم نبوده؛ اوایل انقلاب که تازه به تهران آمده‌ و در دفتر حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه مشغول بودیم، گاهی اوقات ۲۰ ـ ۳۰ روز من از دفتر حزب نمی‌توانستم به خانه بروم. برای اینکه می‌گفتند بیرون بروی تو را می‌زنند! امنیت جانی نداشتیم. یعنی همه را می‌زدند. این منافقینی که ۱۷ ـ ۱۸ هزار شهید از ما گرفتند، قدرتمند بودند و همه جا نفوذ داشتند. در دوران حوادث هفت تیر و هشت شهریور و شهدای محراب و این اتفاقات بود.

این نماینده سابق مجلس بیان داشت: در سال‌های ۸۷، ۸۸، ۹۶ و سال ۹۸ هم مشابه این مسائل را داشتیم. من قبول دارم این اتفاقی که یک‌دفعه افتاد، هم از نظر سطح وسیع‌تر بود و هم از نظر عمق، عمیق‌تر و هم مدتش طولانی‌تر بود. به تعبیر مقام معظم رهبری، اینها در گذشته هربار از یک واژه استفاده می‌کردند؛ یا حمله نظامی بود یا محاصره اقتصادی و یا جنگ رسانه‌ای؛ اما این دفعه یک جنگ ترکیبی علیه ما شروع کردند و همه هم متحد شدند؛ یعنی ما شاهد بسیج حکومت‌های اروپایی و آمریکا و صهیونیسم، رسانه‌های بین‌المللی و حتی بعضی از مجامع بین‌المللی، بعضی از ایرانی‌های خارج از کشور و برخی سلبریتی‌ها بودیم.

انسجام بی‌سابقه دشمنان علیه ایران در اغتشاشات اخیر
وی گفت: من یادم نمی‌آید که بعد از انقلاب چنین انسجامی علیه ما در نظام بین‌الملل به وجود آمده باشد که رو هم بازی کنند. این دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد. اینها یکسری علائمی را دریافت می‌کنند. مثلا موقع حضور مردم در انتخابات، اینطور برداشت می‌کنند که یواش یواش دارد حضور مردم کمتر می‌شود و فکر می‌کنند سرمایه اجتماعی حکومت ایران دارد ضعیف می‌شود و کاهش پیدا می‌کند.

باهنر بیان داشت: ما راهپیمایی هم داریم؛ ۱۳آبان، ۹ دی، ۲۲ بهمن که ان‌شاءالله چند روز دیگر هست و خواهیم دید که مردم خواهند آمد و واقعاٌ چشم دشمن را حتماً کور می‌کنند. از این جهت تردیدی نیست اما جایی که شمارش می‌شود، عدد شرکت مردم در انتخابات است. انتخابات ریاست جمهوری ما در سال گذشته به قول آقای هواشناسی، رکورد کمینه را زد و ۴۸ درصد ملت شرکت کردند. ما این میزان مشارکت ۴۸ درصدی را در انتخابات‌های دیگری داشتیم ولی در ریاست جمهوری نداشتیم.

فوت مهسا امینی دلیل اصلی وقایع اخیر نبود
وی با بیان اینکه فوت مهسا امینی دلیل اصلی وقایع اخیر نبود، خاطرنشان کرد: این تنها یک جرقه بود. برخی نارضایتی‌ها و ناکارآمدی‌هایی در ساحت اقتصاد، سیاست و حتی فرهنگ و دیپلماسی در داخل کشور وجود دارد؛ این اشکالات را ما باید کشف و درک کنیم و آنها را بفهمیم و حل کنیم.

باهنر تصریح کرد: حتی آنهایی که در راهپیمایی‌هایی به نفع نظام شرکت می‌کنند، در ۱۳آبان و نماز جمعه، اگر پای درد و دل اینها بنشینیم گلایه‌هایی دارند؛ گلایه از رئیس جمهور، از نماینده مجلس، از من، از آقای امام جمعه گلایه دارند.

ایجاد تریبون برای اعتراضات قانونی مردم
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با طرح سه پیشنهاد برای حل مسائل کنونی کشور اظهار داشت: برای اینکه از این مسائل به راحتی عبور نکنیم و تدبیری برای حل آنها داشته باشیم، من ۳ پیشنهاد میان مدت و کوتاه مدت و دراز مدت دارم. پیشنهاد کوتاه مدت من این است که ما واقعاً برای اعتراضات قانونی مردم باید یک تربیون درست کنیم. یک تریبون رسمی و قانونی. این حرف خیلی هم زده شده اخیراً و الحمدالله، هم رئیس جمهور گفتند و هم رئیس قوه قضائیه وعده دادند و هم مجلس وعده داده که ما باید یک تریبون اعتراض قانونی و رسمی در کشور داشته باشیم.

طرح کرسی‌های آزاداندیشی و اتاق گفتگو ابتر ماند
وی افزود: حضرت آقا ۲۰ سال قبل فرمودند کرسی‌های آزاداندیشی در دانشگاه‌ها برپا شود ولی متأسفانه آن هم به کلاس درس تبدیل شد. اینکه طرف یک گریدی بگیرد و نمره‌ای بگیرد که بشود دانشیار و از این حرف‌ها، متأسفانه اسم این را گذاشتند کرسی‌های آزاداندیشی! شورای عالی انقلاب فرهنگی حدود ۱۰ سال قبل اساسنامه‌ای درست کرد به نام «اتاق گفتگو» برای اینکه صاحبان نظریات مختلف آنجا بنشینند و با هم حرف بزنند اما انجام نشد.

نباید راه گفتگو را بست
نماینده سابق مردم در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اعتراض کردن حتی به مسائل قانونی اشکال ندارد، آنچه اشکال دارد قانون شکنی است؛ خاطرنشان کرد: اول انقلاب در همین نظام جمهوری اسلامی در زمان حیات حضرت امام (ره)، شهید مظلوم حضرت آیت‌الله بهشتی رئیس شورای انقلاب بود، رئیس قوه قضائیه هم بود؛ در صدا و سیمای ایران می‌نشست و مناظره می‌کرد. با چه کسانی؟ با دبیر حزب کمونیست یا توده‌ای‌ها. سر چپ و راست و انقلاب و ولایت فقیه و اینها بحث نمی‌کردند؛ سرخدا بحث می‌کردند. یکی می‌گفت خدا هست، یکی می‌گفت خدا نیست! قشنگ هم مناظره می‌کردند و بعد از مناظره هم هیچکس نمی‌رفت آن آقایی که می‌گفت خدا نیست را بازداشت کند! گفتگو می‌شد و حرف زده می‌شد. علمای اسلام و شیعه افتخارش این است که اهل فلسفه و اهل منطق و استدلال است و با استدلال، فقه شیعه را جلو برده است. ما که نباید از حرف زدن با مردم یا مخالفین وحشت داشته باشیم یا در را ببندیم یا راه صحبت را تنگ کنیم.

حذف رقیب، نامش رقابت نیست
باهنر گفت: سال آینده، دو انتخابات مهم داریم. یکی انتخابات خبرگان و دیگری مجلس. متأسفانه یک عده از ما در ساحت سیاست که کار می‌کنیم، رقبای خودمان را به رسمیت نمی‌شناسیم. بالاخره در انتخابات باید رقیب داشته باشیم. این رقیب هم یعنی حتماً فکر ما را قبول ندارد! اگر قرار باشد ما یک رقیب خودی برای خودمان درست کنیم که این رقابت نمی شود.

وی افزود: خاطرم هست داشتیم لیست می‌بستیم برای مجلس دوم تا کاندیدا معرفی کنیم. بعضی از حوزه‌های انتخابیه، هرچه ما گشتیم یک نفر دیگر کاندیدا بشود، هیچکس حاضر نبود. می‌گفت من کجا، مجلس کجا! عظمت مجلس کجا! بعضی از حوزه‌های انتخابیه ما التماس کردیم به افراد که بیا اسمت را بنویس که حداقل شکل انتخاباتی داشته باشد. اما حالا الحمدالله رسیدیم به جایی که ۱۵ هزار نفر ثبت نام می‌کنند. بعد در مصاحبه می‌پرسند تو چرا کاندید شدی؟ می‌گوید آقا من بیکارم، فارغ‌التحصیل شدم، شغل پیدا نکردم، گفتم به جهنم می‌روم نماینده مجلس می‌شوم!

اصلاح روند تأیید صلاحیت کاندیداها با کمک احزاب قدرتمند
باهنر با بیان اینکه تأیید صلاحیت کاندیداها می‌تواند به کمک احزاب قدرتمند بهتر انجام شود، گفت: البته این کارها کار حزب است؛ یعنی ما باید در کشورمان سه چهار حزب شناسنامه‌دار قدرتمند داشته باشیم تا این صلاحیت‌ها را خود حزب‌ها بررسی کنند. احزاب آدم‌های قدرتمند و بی‌مسئله را می‌فرستند برای کاندیداتوری؛ نه اینکه هرکسی بیکار بود و هر کسی خوشش آمد بیاید کاندیدا بشود.

وی افزود: احزاب آدم‌ها را پرورش می‌دهند و بالا می‌برند و کادرسازی می‌کنند. ضمن اینکه سر هر کرسی حداکثر سه نفر باید با هم رقابت کنند نه ۳۰ نفر. خب این ایراداتش معلوم است دیگر. بنابراین پیشنهاد میان مدت من این است. البته قانون هم باید اصلاح شود که هر کسی بی‌خودی نیاید کاندیدا شود.

نگرانی از آینده حکومت در غیبت چند حزب فراگیر و قوی
باهنر تصریح کرد: جایی که رأی مردم می‌خواهد حکومت کند که ایران مصداق بارز این حرف است، مهمترین ابزار این حکومت، حزب است. من در غیبت سه یا چهار حزب قدرتمند و فراگیر و پاسخگو، بر آینده حکومت مردمسالاری دینی بیمناکم و فکر می‌کنم این مردمسالاری دینی به سر منزل مقصود نمی‌رسد. چون اگر حزب نباشد آن‌ وقت انتخابات می‌شود پوپولیستی.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر اصلاح برخی از اصول قانون اساسی گفت: در پیشنهاد دراز مدت هم طرح من این است که برخی اصول قانون اساسی باید اصلاح بشود. البته این را من باز هم تأکید کنم که مقام معظم رهبری در سال ۹۷ در بیانیه گام دوم انقلاب فرمودند ما یکسری اصول و ارزش‌هایی داریم و شعارهایی که الی‌الابد از اینها دفاع می‌کنیم. مثل استقلال، آزادی، مردم سالاری، معارف اسلامی. اما بین واقعیت‌ها و ایده‌آل‌ها هم فاصله‌هایی افتاده است که باید از جوان‌ها و نخبگان استمداد بگیرند که این فاصله‌ها پر شود.

نیازمند «جمهوری دوم» هستیم
وی ادامه داد: اگر کسی بخواهد قانون اساسی را اصلاح کند، بگوید ما مجلس نمی‌خواهیم، این قابل قبول نیست؛ چون مجلس نماد جمهوریت نظام است یا مثلاً ریاست جمهوری انتخاباتی نباشد؛ این هم نمی‌شود اما می‌تواند بگوید به‌جای یک مجلس، دو مجلس داشته باشیم؛ یا به‌جای اینکه مجلس ۴ ساله باشد، ۶ ساله باشد. اینها اشکال ندارد. یا عوض اینکه نظام ریاستی باشد، پارلمانی باشد. بعضی از اصول و ساختارهای نظام جمهوری اسلامی باید اصلاح و تجدیدنظر بشود. من از این به «جمهوری دوم» تعبیر می‌کنم.

باهنر تأکید کرد: من معتقد هستم با یک مجلس نمی‌توانیم مملکت را اداره کنیم. باید حتماً دو مجلس داشته باشیم. چون مجلس فعلی، متشکل از افرادی است که خواستگاهشان یا منطقه است، یا قومیت و یا صنف‌شان. خواستگاه ملی ندارند و به همین دلیل است که خیلی از منافع ملی مردم، معمولاً قربانی منافع منطقه‌ای می‌شود. در صورتی می‌شود از این وابستگی قومیتی بهترین استفاده را کرد.

مجلس جای رقابت نیست؛ باید همکاری کرد
وی با بیان اینکه ۹۰ درصد تصمیمات مجلس، غیرسیاسی است، گفت: اصلاً ضرورت ندارد نمایندگان در مجلس رقابت کنند. در مجلس باید با جناح رقیب همکاری کرد تا یک کاری راه بیفتد. ولی متاسفانه نمایندگانی که وارد مجلس می‌شوند از همان اول فکر می‌کنند همه تصمیمات باید سیاسی باشد. به بودجه هم که می‌خواهند رأی بدهند، نگاه می‌کنند که دولت دست چه کسی است؛ دولت خودی هست یا غیر خودی!. در صورتی که بینی و بین‌الله آن‌ موقع که ما بودجه را تقسیم می‌کردیم اصلاً نگاه نمی‌کردیم ببینیم دولت کی هست؛ ما نگاه می‌کردیم مملکت چه می‌خواهد، نظام چه می‌خواهد. سه قوه باید با هم مملکت را اداره کنند. ما متأسفانه رقابت‌های غلطی داریم.

تفاوت مجلس انقلابی و غیرانقلابی
این نماینده سابق مردم در مجلس شورای اسلامی با اشاره به خاطره‌ای اظهار داشت: هفت تیر سال ۱۳۶۰ تعدادی از وزرا، نماینده‌های مجلس، مسئول قوه قضائیه و مقامات بزرگ کشور شهید شدند و تعدادی هم جانباز شدند. خب یکی از اهداف این بود که نظام جمهوری اسلامی سرنگون شود. روز بعد از حادثه که مجلس جلسه علنی داشت، تعداد از جانبازان حادثه هفت تیر را با برانکارد به مجلس آوردند. برای اینکه مجلس یک روز هم از اکثریت نیفتد و نتوانند بگویند امروز مجلس به خاطر ترور دیشب، تعطیل شد. کار سمبلیکی بود.

وی افزود: از طرف دیگر مجلسی هم داشتیم مانند مجلس ششم که یک عده‌ای گفتند اعتصاب می‌کنیم و جالب است که تنها هم نبودند؛ تعدادی از معاونان وزرا با برخی ائمه جمعه نامه نوشتند که در یک شب همه با هم استعفا می‌دهیم تا نظام را زمین بزنیم. این دیدگاه، دیگر دیدگاه مردمسالاری دینی نیست. اینها را نمی‌توان پسندید.

برخی‌ها وقتی به قدرت می‌رسند رقبای خود را به رسمیت نمی‌شناسند
باهنر با بیان اینکه نام این اقدام رقابت و مقابله کردن با نظام جمهوری اسلامی است، تصریح کرد: رقابت سیاسی یک محدوده و مشخصه‌ای دارد. هیچ حکومتی امروز در دنیا وجود ندارد که به مردمش اجازه دهد با اصل حکومت رقابت بکنند. اما اینکه فرض کنیم چون باهنر می‌خواهد رأی بیاورد، رقبایش را حذف کنیم، این خیانت و ظلم به انقلاب است. یکی از مشکلات ما این است که آنهایی که به قدرت می‌رسند رقبای خودشان را به رسمیت نمی‌شناسند؛ چپ و راست هم فرق هم نمی‌کند. طرف موقعی که به قدرت رسید، دیگر می‌خواهد سر رقیب‌ها را زیر آب کند. در صورتی که بعد انتخابات باید رفاقت کنیم؛ باید همکاری و همدلی و همراهی باشد برای پیشرفت مملکت اما متأسفانه رویکردهای ما رویکردهای اشتباهی است. باید رقبای‌مان را به رسمیت بشناسیم. اگر هم می‌خواهیم بر رقیب‌مان پیروز شویم باید جوانمردانه باشد.

ماجرای تذکر باهنر به میرحسین موسوی در صحن مجلس
وی با ذکر خاطره‌ای از سخنرانی در روز تحلیف ریاست جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای اظهار داشت: آن موقع سخنرانی‌ها با قرعه معلوم می‌شد و روز سخنرانیِ من اتفاقاً به روز تحلیف ریاست جمهوری افتاده بود. روز تحلیف، معمولا رئیس جمهور در مجلس سخنرانی می‌کند و مجلس سخنرانی قبل از دستور ندارد. به همین دلیل دو روز قبل از مراسم، آقای هاشمی پیام فرستادند که پس فردا تحلیف داریم و نوبت تو هم هست که باید سخنرانی کنی؛ ولی سخنرانی نکن؛ بگذار دو روز بعدش. من هم که جوان و سرتق بودم؛ گفتم الا و لابد من باید همان روز سخنرانی کنم وگرنه تذکر آیین‌نامه‌ای می‌دهم.

باهنر خاطرنشان کرد: آخر بندگان خدا تسلیم شدند و صبح وقتی آقای هاشمی زنگ آغاز کار مجلس را زد، آقای منشی اعلام کرد که اول قرائت کلام الله مجید، دوم سخنرانی آقای مهندس باهنر و سوم مراسم تحلیف. همه تعجب کردند که یعنی چه؟ سخنرانی باهنر؟ همه آمده بودند. بالاخره ما سخنرانی را شروع کردیم و یک فراز خطاب به آقای مهندس موسوی داشتم به او گفتم آقای موسوی! تو نخست وزیر امام هستی؛ امام تو را نخست وزیر نگه داشته؛ آقای خامنه‌ای نمی‌خواست تو را معرفی کند. کاری کن که در دوره دوم نخست وزیری، آبروی امام و انقلاب و نظام را حفظ کنی. باید وحدت داشته باشی. مهندس موسوی هم نشسته بود.

دفاع خوئینی‎‌ها از اسیدپاشی به زنان بی‌حجاب
وی افزود: آن روز یک خطاب دیگر هم به آقای خوئینی‌ها داشتم؛ ایشان آن زمان دادستان بود. آن موقع تعدادی از جوان‌های به اصطلاح حزب‌الهی درخیابان ولیعصر (عج) تهران، به صورت چند خانم بی‌حجاب اسید پاشیده بودند. آقای ناطق نوری که وزیر کشور بود، این جوان‌ها را بازداشت کرد. آقای خوئینی‌ها که حالا اصلاح‌طلب شده‌، خطاب به وزیر کشور گفته بود که چرا اینها را بازداشت کردی؟ من دادستان هستم و باید دستور آزادی‌شان را بدهی. اینها حزب الهی بودند و به وظیفه شان عمل کردند.

باهنر گفت: به آقای خوئینی‌ها گفتم تو دادستان کشور هستی. مهمترین ارزش در این کشور اجرای قانون است. اگر کسی در این مملکت بخواهد سرخود قانون‌شکنی کند، فردا که داری با بنز در خیابان حرکت ‌می‌کنی، جلوی تو را می‌گیرند، پیاده‌ات می‌کنند و می‌گویند تو مسئول هستی، برو سوار موتور سیکلت بشو. تو دادستان هستی. فردا نوبت خودت می‌شود؛ پس فردا نوبت دیگری می‌شود. گفتم اگر قانون‌شکنی بشود، اولین فدائیان قانون‌شکنی خود شماها خواهید بود. کسی که رفته اسید به صورت مردم ریخته، باید بازداشت شود.

آقای باهنر! من جزو احسنتی‌ها بودم
وی ادامه داد: همه سران مملکت هم بودند و گوش می‌دادند. ما هم از این موقعیت سوءاستفاده کردیم و صحبت من که تمام شد، همه گفتند احسنت احسنت. بعد همه احسنت‌ها که تمام شد، خدا رحمت کند مرحوم فؤاد کریمی نماینده اهواز را. خیلی دوستش می‌دارم؛ از آخر مجلس بلند شد گفت باهنر! نه احسنت، نه احسنت، نه احسنت. چون بالاخره طرف به اصطلاح چپی بود و ما راستی بودیم و از این حرف‌های ما خوشش نیامد.

باهنر در ادامه بیان داشت: بعد از جلسه تحلیف رفته بودیم برای پذیرایی و من نزدیک میز پذیرایی ایستاده بودم و آقایان سران داشتند می‌آمدند؛ آقای هاشمی و آقای خامنه‌ای و آقای موسوی اردبیلی و آقای خوئینی‌ها؛ همه داشتند می‌آمدند. آقای خامنه‌ای هم با زیرکی، حدود ۱۰ متر مانده بود که به من برسد، مرا هم همه می‌دیدند، عصایشان را بلند کردند و گفتند ببین آقای باهنر! من جزو احسنتی‌ها بودم؛ جزو نه احسنتی‌ها نبودم. یادت باشد. می‌توانست یواشکی بیاید در گوشم بگوید ولی بلند گفت.

منتظری گفت من از میرحسین خوشم نمی‌آید
این نماینده سابق مجلس با اشاره به دلیل رأی آوردن مجدد میرحسین موسوی در مجلس اظهار داشت: عده‌ای از ما در مجلس گفتیم که به مهندس موسوی رأی نمی‌دهیم. پیام امام هم آمد که من می‌خواهم مهندس موسوی نخست وزیر بشود. روز بعد ما می‌خواستیم رأی تمایل بگیریم. چون طبق قانون اساسی، اول رأی تمایل می‌گرفتند بعد اگر نخست می‌شد، می‌رفت کابینه‌اش را معرفی می‌کرد. ما تصمیم داشتیم که به مهندس موسوی رأی ندهیم؛ بعدازظهر در مجلس بودیم که از قم از طرف آیت‌الله منتظری پیام رسید که ایشان چند نفر از شما را احضار کردند. ایشان هم که قائم مقام رهبری و امرش مطاع بود.

وی گفت: فکر می‌کنم با آقای بادامچیان و آقای پرورش و چند نفر از لیدرهای راستی آن موقع به قم رفتیم؛ آقای منتظری با همان صاف و سادگی که صحبت می‌کرد، گفت من که طرفدار مهندس موسوی نیستم. از مهندس موسوی هم خوشم نمی‌آید. ولی چون آقا گفته (به امام می‌گفت آقا)، مهندس موسوی باید نخست وزیر شود. شما دیگر فردا خرابکاری نکنید. من به آقای منتظری گفتم شما می‌خواهی آقای مهندس موسوی نخست وزیر شود یا می‌خواهی ۲۷۰ تا رأی بیاورد؟ چون عدد نمایندگان مجلس آن موقع ۲۷۰ بود. بعداً شدند۲۹۰ نفر. گفت نه می‌خواهم نخست وزیر بشود. من هم به ایشان گفتم ما رأی نمی‌دهیم ولی تردید نکنید که آقای مهندس موسوی فردا حتماً نخست وزیر می‌شود. گفت اینجوری باشد خوب است.

سه اقدام مهم امام (ره) که سرنوشت مملکت را نجات داد
باهنر با بیان اینکه امام (ره) در دو سال پایانی عمر با برکتشان سه تا کار خیلی مهم انجام دادند که معتقدم اگر یکی از این سه کار انجام نمی‌شد، اصلا معلوم نبود انقلاب چه سرنوشتی پیدا می‌کرد، گفت: یکی از این اقدامات عزل آقای منتظری بود. کار دومی که ایشان کردند، پذیرش قطعنامه بود که این از شجاعت امام بود. یعنی امام که تا دو ماه قبل می‌گفت جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان و اصلاً این شعار امام بود که جنگ را تا آنجایی ادامه می‌دهیم که دیگر فتنه‌ای در جهان باقی نماند، یکباره حرف‌شان را عوض کردند. بعداً هم معلوم شد که ماجرا چه بوده. آقای هاشمی در خاطراتش گفت که من رفتم خدمت امام و گریه کردم که بالاخره یا باید جنگ ادامه پیدا کند یا انقلاب بماند و اگر جنگ ادامه پیدا کند، معلوم نیست که چه می‌شود. اینطور بود که بالاخره قطعنامه پذیرفته شد.

وی افزود: کار سوم هم، اصلاح قانون اساسی بود. قبلا در قانون اساسی آمده بود که ولی فقیه باید مرجعیت تام داشته باشه یا شورای رهبری مطرح بود؛ که اینها را اصلاح کردند و شد رهبری که باید مجتهد جامع‌‍‌الشرایط باشد و موارد دیگر. این سه تا کار را که حضرت امام انجام دادند، واقعاً هر کدام سونوشت‌ساز بود.

امام رقابت سیاسی در درون نظام را کاملاً به رسمیت شناخت
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به نگاه امام روح‌الله به جناح‌های مختلف سیاسی خاطرنشان کرد: اواخر مجلس دوم، مجمع روحانیون از جامعه روحانیت جدا شد و اختلافات بالا گرفت. خب اینهایی که جدا شده بودند، شعار اسلام آمریکایی را چسباندند به راستی‌ها؛ بعدها حضرت امام (ره) در یک بیانه‌ای فرمودند من به طلاب نصیحت می‌کنم پناه ببرند به جامعه مدرسین؛ والا دچار اسلام آمریکایی خواهند شد. یعنی امام جهت این اسلام آمریکایی را برگرداند. شاید امام برای دلجویی از جامعه مدرسین و روحانیت این حرف را زد.

وی ادامه داد: اما این نکته مهم بود که وقتی مجمع روحانیون جدا شد، آقای ناطق نوری و محتشمی‌پور با هم کل کل کردند و نامه‌ای به امام نوشتند و امام در جواب نامه‌ای نوشتند که اگر شما بیاورید تحت این مصاحبه خیلی نامه جالبی است و مشهور شد به «منشور برادری». امام فرمودند آقای ناطق نوری و آقای محتشمی‌پور! من می‌دانم شما اختلاف نظر دارید و این اختلاف نظرتان خوب و مبارک است. هر دوی شما بچه‌های انقلاب هستید و من هر دوی شما را را قبول دارم.

باهنر گفت: منشور برادری، یعنی امام رقابت سیاسی در درون نظام را کاملاً به رسمیت شناخت و تعریف و قبول کرد. برخلاف نظر بعضی از دوستان ما که الان دارند اشتباه می‌کنند و فکر می‌کنند در کشور نباید رقابت سیاسی باشد.

امام از اصول اعتقادی‌شان ذره‌ای کوتاه نمی‌آمدند
وی گفت: امام (ره) در این مسئله، از اصولی که اعتقاد داشتند، ذره‌ای کوتاه نمی‌آمدند. مثلاً در اعلام حکم اعدام سلمان رشدی، یک عده در دولت بحث کردند که این خلاف منافع سیاست خارجی است. امام (ره) فرموده بودند اصلاً مقامات رسمی روی این مسئله موضع نگیرند. اگر هم در خارج از کشور چیزی گفتند، بگویند آن طلبه گفته است. جمهوری اسلامی لازم نیست موضع بگیرد که سلمان رشدی قتل واجب است.

عده‌ای به اسم خالص کردن کشور، معاندپروری می‌کنند
این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه نباید معاندپرور باشیم، اظهار داشت: من آن آموزه‌ای که از بزرگان دین و اسلام دارم، می‌خواهم بگویم که ما باید سعی کنیم معاند را تبدیل به مخالف بکنیم. مخالف را تبدیل به بی‌تفاوت، بی‌تفاوت را تبدیل به هوادار و هوادار را تبدیل به جان فدای انقلاب بکنیم. یعنی مسیر امر به معروف و نهی از منکر باید اینطرفی باشد.

باهنر گفت: متأسفانه بعضی‌ها درست عکس این عمل می‌کنند. یعنی می‌گویند هرکسی که جانفدا نیست، دیگر باید از رویش عبور کرد! موافق را هم بی‌تفاوت می‌کنند؛ بی‌تفاوت را مخالف می‌کنند و مخالف را حتی بعضی وقت‌ها به معاند تبدیل می‌کنند. این دیدگاه با مشی امام متفاوت است.

منبع: خبرآنلاین

منبع: آفتاب

کلیدواژه: باهنر مهسا امینی اقتصاد ایران عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نظام جمهوری اسلامی مجلس شورای اسلامی نماینده سابق آقای خوئینی ها ریاست جمهوری داشته باشیم مهندس موسوی قانون اساسی رقابت سیاسی قانون شکنی آقای مهندس آقای هاشمی باهنر گفت حضرت امام نخست وزیر بی تفاوت خامنه ای نامه ای تمام شد آن موقع

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۱۵۹۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مهاجرت با ویزای جعلی

 عکس: هادی زند، ایسنا

به گزارش «تابناک» به نقل از هم میهن، افزایش متقاضیان مهاجرت قانونی و غیرقانونی از ایران، بازاری ساخته که حالا به هزارتویی پیچیده تبدیل شده و هرقدم آن کسب‌وکاری جداگانه دارد؛ از خرید مدرک آیلتس تا پذیرش تحصیلی، ویزای توریستی و پیشنهاد شغلی جعلی. یک جست‌وجوی ساده هم شما را به کسانی می‌رساند که خودشان را وکیل مهاجرت معرفی می‌کنند و البته ساکن ایران هم نیستند و همه راه‌های پناهندگی را به شما معرفی می‌کنند.
 
* دلال ویزا دعوتنامه جور می‌کنه؟

بله. از همه راحت‌تر هم ویزای ایتالیاست.

*چقدر می‌گیره؟

۸ هزار (یورو)؛ سه هزار پیش، مابقی هم موقع گرفتن ویزا.

این مکالمه کوتاه را در گروه‌های مهاجرت از راه پناهجویی دنبال می‌کنیم؛ گفت‌وگویی عادی بین کسانی که دنبال دلال ویزا هستند تا برایشان ویزای توریستی یا تحصیلی جعلی صادر شود و خودشان را به کشور دیگری برسانند، بعد هم به سمت پناهندگی بروند. دلالی ویزا، توریستی و تحصیلی، تنها بخشی از بازار سیاه نه چندان جدید، اما پرسود و البته مبهم مهاجرت است که هرگز نمی‌توان گردش مالی آن را پیدا کرد.

افزایش متقاضیان مهاجرت قانونی و غیرقانونی از ایران، بازاری ساخته که حالا به هزارتویی پیچیده تبدیل شده و هرقدم آن کسب‌وکاری جداگانه دارد؛ از خرید مدرک آیلتس تا پذیرش تحصیلی، ویزای توریستی و پیشنهاد شغلی جعلی. یک جست‌وجوی ساده هم شما را به کسانی می‌رساند که خودشان را وکیل مهاجرت معرفی می‌کنند و البته ساکن ایران هم نیستند و همه راه‌های پناهندگی را به شما معرفی می‌کنند.

ماجرای مسیر‌های قانونی و غیرقانونی مهاجرت و بازاری که در سایه آن شکل گرفته را سه نفر روایت می‌کنند؛ ابراهیم، فرهاد و لاله که قصد داشتند از طریق ویزای تحصیلی، پیشنهاد شغلی از ایران مهاجرت کنند و هرکدام با بخشی از این جریان پیچیده سروکار داشتند.

روایت اول: ۱۵ هزار یورو برای پذیرش تحصیلی جعلی

«ابراهیم» حدود ۶ سال است که برای مهاجرت از ایران تلاش می‌کند و تقریباً تمام مسیر‌های هوایی، زمینی و حتی دریایی را امتحان کرده است. آخرین تلاش او برای خروج از ایران به حدود یک‌ماه پیش برمی‌گردد که تلاش کرد ویزای توریستی یا پذیرش تحصیلی جعلی دریافت کند تا به‌واسطه آن بتواند از کشور مورد نظرش ویزا بگیرد و بعد پناهنده شود. مقصد پناهندگی او انگلیس است؛ جایی که به قول خودش، بهترین کشور‌های اروپا برای پناهندگی است.

او تصمیم گرفته بعد از رسیدن به مقصد اول، خودش را به فرانسه برساند و بعد در انگلیس پناهنده شود. او تا قبل از اینکه آشنای تازه‌ای برای خرید ویزای تحصیلی جعلی پیدا کند، بسیاری از این واسطه‌ها را در فضای مجازی یافته بود: «چند سالی می‌شود برای مهاجرت از ایران تلاش می‌کنم و اولین‌بار است که از طریق هوایی اقدام می‌کنم، چند روز دیگر وقت سفارت دارم. شما نمی‌توانید از روند کاری آن‌ها باخبر شوید.

آنقدر بین شما و آن‌ها واسطه وجود دارد که درنهایت هم متوجه نمی‌شوید چه رابطه‌ای با سفارت دارند و آیا آن‌ها هم سودی از این کار می‌برند یا خیر؟ اگر سفارت با آن‌ها همکاری نداشته باشد، همه کیس‌هایی مشابه من باید ریجکت شوند، اما کسی که برای من پرونده تحصیلی صوری ساخته، ده‌ها پاسپورت جلویم گذاشت که موفق شده بودند ویزا بگیرند.»

دلال برای ابراهیم یک پرونده و دعوتنامه تحصیلی جعلی از ایتالیا ساخته و توصیه کرده که به جزئیات این پرونده که به زبان انگلیسی نوشته شده، مسلط باشد تا بتواند در مصاحبه سفارت به سوالات پاسخ دهد: «طبق پرونده تحصیلی که برای من ساخته بودند، ظاهراً من دانشجوی دکترای یک رشته مهندسی هستم و از کشوری اروپایی دعوتنامه گرفته‌ام. هنوز هم نمی‌دانم آن‌ها سر سفارت کلاه می‌گذارند یا با هم همکاری دارند؟ اگر با همین پرونده تحصیلی به من ویزا بدهند، مطمئن می‌شوم که یک‌نفر را در سفارت دارند. خودشان می‌گویند روال کارشان قانونی است.»

ابراهیم ادامه می‌دهد: «این واسطه‌ها راه دیگری هم برای دریافت ویزا معرفی می‌کنند. برخی از این واسطه‌ها از طریق کسانی که آیدی‌کارت یا گرین‌کارت دارند یا افرادی که در کشور‌های اروپایی ساکن هستند، اقدام و برای فرد متقاضی دعوتنامه دریافت می‌کنند.»

او پیش از اینکه پیشنهاد مهاجرت از طریق پذیرش تحصیلی را دریافت کند، یک راه دیگر هم پیش‌رو داشت که موفقیت‌آمیز نبود. قرار بود فروردین‌ماه امسال همراه با چند نفر دیگر از یک کشور اروپایی ویزای توریستی بگیرند تا بعد از آن، به مقصد دوم دیگری بروند: «قرار بود در تعطیلات عید از راه توریستی من و چند نفر دیگر را به اسپانیا بفرستند. در این روش، یک زن و مرد در قالب زوج با چند شرط مانند تمکن مالی مشخص و... با ویزای توریستی به کشور مقصد فرستاده می‌شوند. آن‌ها می‌گویند این کار دوپروازه انجام می‌شود؛ یعنی ابتدا به کشور اسپانیا فرستاده می‌شوید و بعد هم با یک پرواز دیگر به کشور ثالث، مانند فرانسه. دراین شرایط به‌طور رسمی وارد خاک اسپانیا نشد‌ه‌اید و اگر مشکلی برای شما ایجاد شود و در کشور ثالث پذیرفته نشوید، دوباره به اسپانیا برگردانده می‌شوید، تا لحظه آخر هم متوجه نمی‌شوید که مقصد کجاست؟»

او با فرد واسط قراردادی به مبلغ ۱۲ هزار و ۵۰۰ یورو بسته و قرار است بعد از دریافت ویزا آن را پرداخت کند، البته همه‌چیز به همین سادگی پیش نمی‌رود: «خودشان می‌گویند اگر معرف داشته باشی، پول به همین شیوه دریافت می‌شود، اما تهدید کرده‌اند که اگر ویزا را دریافت کنی و پول را نپردازی، کاری می‌کنیم که دیگر نتوانی از کشور خارج شوی.»

او تا قبل از اینکه پذیرش تحصیلی به دستش برسد، اطلاعی از جزئیاتش نداشت: «آن‌ها به ما نمی‌گویند این پرونده تحصیلی را برای کدام کشور درست می‌کنند. یک دعوتنامه جعلی از طرف یک استاد ساخته و بعد مشخصات پرونده را به من دادند. حتی نمی‌دانم این مشخصات واقعی است یا جعلی. به من متنی درباره مشخصات دانشگاه و پرونده تحصیلی دادند که باید حفظ کنم و بعد به سفارت بروم. سطح زبان من بالا نیست و اگر سفارت هماهنگ نشده باشد، باید متوجه شوند که وقتی به‌عنوان دانشجوی دکترا می‌روم باید سطح مقدماتی زبان را بلد باشم.

اگر ویزا ندهند، به غیر از آمریکا که رویای همه پناهندگان است، معمولاً اولویت پناهجویان انگلستان و بعد از آن هم آلمان است که شرایط بهتری برای پناهندگان دارند. ایتالیا و فرانسه برای پناهندگی خوب نیست؛ چون هم زبان سخت‌تری دارد و هم کار کمتری در آنجا پیدا می‌شود. هدف ما این است که پایمان به اروپا برسد. بعد از آن هم با هر وسیله‌ای که شد به کشور موردنظرمان می‌رویم.»

ابراهیم از تجربه خودش درباره پیدا کردن واسطه برای شکل‌های دیگری از مهاجرت می‌گوید: «برخی از آن‌ها در فضای مجازی فعالیت می‌کنند و برخی را آشنایان معرفی می‌کنند. معمولاً هم افراد را به اروپا می‌فرستند. هر دو طرف در این مسیر بر سر مبلغی توافق می‌کنند که کمتر از ۱۰ هزار یورو نیست و حتی به ۲۰ هزار یورو هم می‌رسد. این هزینه هم مورد به مورد متفاوت است؛ اگر با شما آشنا باشد هزینه کمتری می‌گیرد

و بعد از صدور ویزا پول را پرداخت می‌کنید، اما قاچاق‌بر‌ها ۱۰ صرافی معرفی می‌کنند و می‌گویند که پول را در چند بخش به این صرافی‌ها واریز کنید و بعد پول همان‌جا بلوکه می‌شود. وقتی به مقصد رسیدی، پول را برای آن‌ها می‌پردازی. یکی دیگر از این راه‌ها از طریق سرمایه‌گذاری جعلی است. یعنی برای متقاضی پرونده‌هایی درست می‌کنند و او را به‌عنوان مدیرعامل یک شرکت یا موردی مشابه معرفی می‌کنند تا بتواند ویزا دریافت کند.»

روایت دوم: پیشنهاد شغلی جعلی

«فرهاد» برای مهاجرت از ایران شیوه دیگری را انتخاب کرده بود. او دو سال پیش تصمیم به مهاجرت گرفت و به‌واسطه یک شرکت کاریابی، از کشور آلمان پیشنهاد شغلی گرفت تا بتواند از این کشور ویزای کاری دریافت کند؛ مسیری که تقریباً ۱۵ هزار یورو برایش هزینه داشت و درنهایت چهارماه بعد از سفر به آلمان به ایران بازگشت: «یکی از دوستانم این شیوه از مهاجرت را معرفی کرد و هزینه آن هم ۱۵ هزار یورو بود، بخش زیادی از آن به کارفرمایی می‌رسید که پیشنهاد کار در کشور مقصد از طرف او اعلام شده بود. در کشور‌های دیگر برخی شرکت‌ها وجود دارند که این کار را انجام می‌دهند که معمولاً یا ترکیه‌ای هستند، یا ایرانی یا مالک آن اهل اروپای شرقی است. این پیشنهادات شغلی از سوی این شرکت‌ها به اداره کار کشور مقصد اعلام می‌شود تا مجوز استخدام نیرو را دریافت کنند و معمولاً هم برای مشاغل کوچک انجام می‌شود.»

شرکت‌های کاریابی در داخل یا خارج از ایران به این شرکت‌ها کمک می‌کنند تا متقاضی را به کارفرما وصل کنند؛ کارفرمایی که نیاز به نیرو ندارد: «این روند در هر دو سمت قانونی است و با مجوز انجام می‌شود. گفته می‌شود فعالیت این شرکت‌ها کاریابی است، اما در عمل پیشنهاد شغلی جعلی پیدا می‌کنند. آلمان برای کسی که این پیشنهاد شغلی را دریافت کرده، معمولاً یک ویزای شش‌ماهه صادر می‌کند، درعین‌حال اداره مهاجرت هم در جریان این موضوع قرار دارد و به همین دلیل، ۶ ماهه ویزا می‌دهد. فردی که با این ویزا به این کشور سفر کرده، باید در این مدت هزینه بیمه و مالیات را از جیب بپردازد و در این مدت هم در کشور مقصد به دنبال کار می‌گردد. این شغل باید در حوزه‌ای باشد که فرد پیشنهاد شغلی دریافت کرده، بنابراین نمی‌تواند در زمینه‌ای جز تخصص خود، شغلی انتخاب کند.»

مهاجری که توانسته از کشور آلمان اقامت ۶ ماهه دریافت کند، می‌تواند سه دوره ۶ ماهه ویزای خود را تمدید کند. در تمام این مدت هم باید بیمه و مالیات خود را هم بپردازد. بعد از این سه دوره، مدت اقامت او در آلمان بیشتر می‌شود: «بعد از اینکه سه‌بار اقامت ۶ ماهه شما تمدید شود، اقامت یک تا یک‌ونیم ساله دریافت می‌کنید. اگر کار پیدا نکرده باشید هم همچنان باید بیمه و مالیات بپردازید. کشور‌های مقصد در جریان این اتفاقات قرار دارند، اما، چون فرد مهاجر مالیات می‌پردازد و پناهنده نیست، موضوع پیگیری نمی‌شود. من حدود چهارماه در این کشور بودم و در تمام این مدت هم دنبال کار گشتم، اما موفق نشدم و درنهایت به ایران برگشتم. افراد زیادی بودند که به همین صورت اقامت دائم گرفتند.»

هزینه دریافت پیشنهاد شغلی از یک کشور اروپایی به میزان آشنایی شما و فرد واسط بستگی دارد و متفاوت است. فرهاد برای همه مراحل مهاجرت، حدود ۱۵ هزار یورو در چند قسط پرداخت کرده، اما می‌گوید که این کار بین ۳۰ تا ۴۰ هزار یورو هزینه دارد؛ یعنی حداقل دو میلیارد تومان. برخی واسطه‌ها هم بین ۶ تا ۱۰ هزار یورو از فرد متقاضی پول می‌گیرند.

دریافت پیشنهاد کار از کشور کانادا بین ۸۰ تا ۹۰ هزار دلار هزینه دارد: «معمولاً پرداخت هزینه را قسط‌بندی می‌کنند؛ بعضی از هزینه‌ها برای معادل‌سازی مدرک یا انجام روال اداری از طرف یک وکیل برای کار‌های اداری و... است و درمجموع هزینه در چند قسط پرداخت می‌شود. ازطرف‌دیگر پیشنهاد کاری که برای فرد دریافت می‌شود، می‌تواند غیرتخصصی هم باشد. رزومه من واقعی بود و پیشنهاد کاری که دریافت کردم مربوط به تخصص و تجربه‌ام بود، اما برای بسیاری از متقاضیان رزومه غیرواقعی ساخته می‌شود؛ چون ممکن است شغل و رزومه خاصی نداشته باشد. تا دوسال پیش هم سفارت، فهرست بیمه نمی‌خواست و اگر یک سربرگ مهرشده یا توصیه‌نامه می‌بردید که نشان می‌داد در یک محیط کاری فعال بوده‌اید، کفایت می‌کرد؛ چون فقط می‌خواستند بدانند در سه‌سال آخر کجا کار کرده‌اید.»

روایت سوم: ۵۰ تا ۲۰۰ دلار برای خرید وقت سفارت

سال گذشته «هم‌میهن» گزارش مفصلی درباره یکی از کسب‌وکار‌های غیرقانونی مرتبط با مهاجرت نوشت و از بازار سیاهی گفت که برای دریافت نوبت ویزای سفارت در ایران پیدا شده و گردش مالی کلانی دارد. دلالان از متقاضیان بین ۵ تا ۳۰ میلیون تومان دریافت می‌کردند تا برای آن‌ها از سفارت وقت رزرو کنند. دریافت نوبت هم انواع مختلفی داشت: ویژه و عادی که قیمت آن‌ها با هم متفاوت بود.

این بازار سیاه همچنان مشتریانی دارد که نیاز به وقت فوری سفارت دارند؛ مهاجرانی مانند لاله که حدود دوسال قبل تصمیم گرفته بود از کشور سوئد پذیرش تحصیلی بگیرد.

او کشور ایتالیا را هم به‌عنوان مقصد دوم تعیین کرده بود، اما دریافت وقت از سفارت این کشور زمان‌بر است و او برای حل مشکل از یک شرکت خدمات مهاجرتی کمک گرفت: «از دوسال پیش، این مسئله تشدید شده و حتی شنیده می‌شود که برخی از سفارت‌ها مانند هلند می‌خواهند سفارت خود را در ایران ببندند.

الان هم دریافت نوبت از سفارت ایتالیا خیلی سخت شده و گفته می‌شود که یا نوبت نمی‌دهند یا دریافت آن، بسیار زمان‌بر است. زمانی که با یک‌دفتر مهاجرتی قرارداد بستم و می‌خواستم به‌عنوان مقصد دوم به ایتالیا بروم، در عرض یک‌هفته برای من وقت سفارت گرفتند.

من به آن دفتر حدود ۴۵۰ یورو داده بودم و بخشی از این‌پول برای تعیین وقت ویزا بود. باتوجه به اینکه برنامه مهاجرت من برای تحصیل در دانشگاه سوئد با موفقیت پیش نرفت، به من پیشنهاد دادند، به‌صورت پناهندگی به ایتالیا و بعد به سوئد بروم. بعد از اینکه به سفارت ایتالیا مراجعه کردم که دلایلم را برای لغو نوبت سفارتم توضیح دهم، متوجه شدم واقعاً این‌نوبت برای من رزرو شده بود.»

او می‌گوید: «کسی که این نوبت را برای من گرفت، گفته بود ما کسی را داخل سفارت داریم که دقیقاً می‌داند چه زمانی، نوبت‌دهی سفارت باز می‌شود و بلافاصله در کمترین زمان ممکن درخواست‌های ما را ثبت می‌کند، ما هم هزینه‌ای را به او پرداخت می‌کنیم. درمجموع آن‌ها حدود ۵۰ تا ۲۰۰ یورو برای این موضوع می‌گرفتند.»

مؤسسه‌ای مهاجرتی که لاله به آن اشاره می‌کند، این روز‌ها برای وقت فوری سفارت ۱۰ میلیون تومان دریافت می‌کند و علاقه‌ای ندارد کارشان را مشابه دلالان روبه‌روی سفارتخانه‌ها بدانیم. کارشناس این مؤسسه مهاجرتی می‌گوید که برای این‌کار باید تصویر پاسپورت، واریزی سفارت، شماره شبا و کارتی که واریز با آن انجام شده را بفرستید. ۲۴ ساعت بعد از واریزی هم وقت را ثبت می‌کنیم؛ چون (این مبلغ) باید به حساب سفارت بنشیند.

این عدد‌ها در کانال‌های تلگرامی که وقت فوری سفارت می‌گیرند، متفاوت است؛ مثلاً برای وقت سفارت آلمان نفری دو میلیون تومان و برای وقت سفارت آمریکا در کشور‌های اطراف مانند دوبی ۲۴۰ دلار دریافت می‌شود؛ این مبلغ پس از رزرو وقت، دریافت می‌شود. این کانال‌ها پکیج‌های مشاوره هم دارند که انواع مختلفی دارد: هزینه یکی از این بسته‌ها برای یک جلسه مشاوره دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان، برای دوجلسه پرسش و پاسخ و ماک، پنج میلیون و ۵۰۰ هزار تومان، برای سه جلسه پرسش و پاسخ، راهنمایی

تکمیل فرم مخصوص، تعیین استراتژی جواب دادن به سوالات و پیدا کردن دلیل ریجکتی و ماک همراه با گروه مشاوره تا شب سفارت، هفت‌میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هزینه دارد.

روند صعودی مهاجرت

اگر آمار‌های رصدخانه مهاجرت درباره تعداد پناهجویان و مهاجران ایرانی و درخواست ویزا از طرف آن‌ها را بررسی کنیم، مشخص می‌شود که چرا این بازار برای دلال‌ها جذاب است؛ رصدخانه مهاجرت جمعیت پناهجویان ایرانی را در جهان تا سال ۲۰۲۲ نزدیک به ۶۹ هزار و ۲۰۰ نفر برآورده کرده بود که نسبت به جمعیت ۶۸ هزار و ۹۴۰نفری سال قبل از آن افزایش یافته است.

در سال ۲۰۲۲ میلادی، ۱۳ هزار و ۸۴ ایرانی در وضعیت پناهجویی در ترکیه بوده‌اند که نسبت به سال قبل تقریباً ۳۱ درصد کاهش یافته است. طی سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲، تعداد ایرانیان در وضعیت پناهجویی در ترکیه در تراز سه‌هزار نفر قرار گرفت، اما پس از آن تعداد پناهجویان در ترکیه افزایش یافت. روند تعداد ایرانیان در وضعیت پناهجویی در ترکیه در سال ۲۰۱۶ به تراز ۲۴ هزار نفر و در سال ۲۰۱۸، به بالاترین حد خود (تقریباً ۳۰ هزار نفر) رسید.

بیشترین سهم ایرانیان از مهاجران غیرقانونی شناسایی شده با ۲/۵ و ۲/۳ درصد به‌ترتیب مربوط به سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱ میلادی است. از سال ۲۰۰۹ تا مارس ۲۰۲۳، ایرانی‌ها به‌طور متوسط سهم یک درصدی از مهاجران غیرقانونی شناسایی‌شده در مرز‌های اتحادیه اروپا داشته‌اند. روند جمعیت ایرانیان در برخی مقاصد اصلی شامل آمریکا، کانادا، اتحادیه اروپا، بریتانیا، استرالیا و ترکیه نشان می‌دهد، در میان این کشور‌ها در سال ۲۰۲۱ به‌ترتیب آمریکا، کانادا، آلمان، ترکیه، سوئد، استرالیا، هلند و فرانسه دارای بیشترین جمعیت ایرانیان بوده‌اند. در آمریکا جمعیت ایرانیان طی سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱ میلادی ۱۱/۵ درصد رشد داشته، طی همین سال‌ها جمعیت ایرانیان در کانادا ۷۷ درصد بالا رفته است.

اقتصاد زیرزمینی مهاجرت

اقتصاد زیرزمینی مهاجرت پررونق است؛ این را یکی از کارشناسان مهاجرت به هم‌میهن می‌گوید. به گفته او، این اقتصاد را قاچاق‌بر‌ها و کسانی که خریدوفروش نوبت سفارش انجام می‌دهند و مدارک جعلی صادر می‌کنند، راه انداخته‌اند؛ آن‌ها حتی مدارک اصلی هم صادر می‌کنند، اما، چون از طریق راه‌های غیرمشروع است، در گروه اقتصادزیرزمینی شناخته می‌شود: «تحلیل من این است که این اقتصاد در یک‌دهه اخیر و به‌طور خاص از پنج سال گذشته گسترده‌تر شده است؛ به‌ویژه اینکه مشاوران مهاجرتی نسبت به دهه گذشته افزایش داشته‌اند. دولت هم به‌واسطه رشد تمایل به مهاجرت در کشور، درآمد بیشتری داشته است.» او که نخواست نامش در گزارش بیاید، می‌گوید: «روند مهاجرت در کشور به یک اکوسیستم تبدیل شده است که همه بازیگران دست‌به‌دست هم می‌دهند و در این اکوسیستم مشارکت می‌کنند تا یک‌نفر از کشور خارج شود.»

او می‌گوید: «مدرسان و مؤسسات زبان و گردشگری که تور‌های زبان و وبینار‌های مهاجرتی و تحصیلی برگزار می‌کنند را باید در سمت بازیگران غیردولتی در چرخه مهاجرت قرار داد. وکلا، مؤسسات و مشاوران مهاجرتی هم بزرگترین بازیگران بخش غیردولتی اقتصاد مهاجرت هستند. در چندسال اخیر هم که خرید خانه در کشور ترکیه اوج گرفته، مشاوران املاک درآمد‌هایی از این راه به‌دست می‌آورند و آن‌ها هم به بخشی از این چرخه تبدیل شده‌اند.»

دیگر خبرها

  • استقرار شناور یدک‌کش بُرنا در حوضچه بندر جاسک
  • باهنر: مجلس باید حداقل دو فراکسیون اقلیت و اکثریت داشته باشد /ضرورت ندارد تمام تصمیمات مجلس جناحی باشد
  • امام جمعه اردبیل به بذرپاش: خودت را در این پروژه بدنام نکن /امام جمعه تبریز: دولت و مجلس برای معیشت کارگران توان مضاعف بگذارند
  • تأکید بر توجه معلمان به مسائل آموزشی
  • تجلی اقتدار نظامی ایران در عملیات موشکی علیه رژیم صهیونیستی
  • کارگر یک عنصر با ارزش برای جامعه است
  • تأثیرگذاری رسانه‌ها در عصر کنونی بیش از ابزارهای جنگی است
  • هدف از اعلام انقلاب فرهنگی اسلامی‌سازی دانشگاه‌ها بود
  • رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس: تنها ۲۰ حکم قانون هوای پاک اجرا شده است
  • مهاجرت با ویزای جعلی